رژیم غذایی سالم میتواند بر روی سلامت روان و پیشگیری و درمان بیماریهایی مانند اختلال دو قطبی (بایپولار) تاثیر داشته باشد. رژیم غذایی سالم که شامل سبزیجات، میوهها، حبوبات، ماهی، غلات کامل، مغزهای خوراکی و روغن زیتون است به حفظ سلامت مغز کمک میکند.
تغذیه بر روی بخشی از مغز که هیپوکامپ نامیده میشود، اثر میگذارد. هیپوکامپ در یادگیری، تقویت حافظه و سلامت روان نقش دارد. در افرادی که رژیم غذایی سالمی دارند در مقایسه با افرادی که از تغذیه نامناسبی برخوردار هستند حجم هیپوکامپ بیشتر است.
در مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ انجام شد مشخص گردید در افرادی که میوه و سبزی بیشتری مصرف میکنند احساس رضایت و خوشنودی بیشتر است. در مطالعه دیگری نیز مشاهده شد رژیم غذایی مدیترانهای احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش میدهد. رژیم غذایی مدیترانهای سرشار از میوه، سبزی، حبوبات، ماهی و روغن زیتون است.
مطالعات مختلف نشان دادهاند در افرادی که پروبیوتیک دریافت میکنند میزان اضطراب و استرس کمتر بوده و از نظر روانی در وضعیت بهتری بسر میبرند. پروبیوتیکها باکتریهای مفیدی هستند که از طریق بهبود سلامت روده اثرات مثبت خود را بر روی جسم و روان اعمال میکنند.
اختلال بایپولار بیماری روانی دیگری است که با تغذیه مرتبط است. برخی پژوهشها نشان دادهاند که منیزیم علائم مانیا (شیدایی) را در مبتلایان به این بیماری کاهش میدهد. اما لازم است در این زمینه تحقیقات بیشتری انجام شود. مواد غذایی حاوی اسید چرب امگا ۳ نیز احتمالاً میتواند به درمان این بیماران کمک کند.
اختلال دو قطبی چیست؟
بدیهی است که خلق و خوی انسان در دورههای مختلف زندگی تغییر میکند. اما خلق و خوی مبتلایان به اختلال بایپولار به طور مداوم بین افسردگی و شیدایی در نوسان است.
علت دقیق بروز این بیماری مشخص نیست، اما به نظر میرسد که ژنتیک، مشکل فیزیکی در بخشهایی از مغز، عدم تعادل انتقال دهندههای عصبی و استرس در بروز آن نقش داشته باشند. معمولاً در خانواده فرد مبتلا سابقه ابتلا به این بیماری یا سایر بیماریهای روانی وجود دارد.
این اختلال معمولاً از دوران نوجوانی شروع شده و علائم آن در دوران بزرگسالی به حداکثر میزان خود میرسد. آمارها نشان میدهد که از هر ۱۰۰ نفر یک نفر در طول عمر خود به این بیماری مبتلا میشود.
اختلال بایپولار در بسیاری از مواقع با افسردگی اشتباه گرفته میشود. در حالی که این بیماری با افسردگی تفاوت داشته و نسبت به آن بیماری جدیتری است.
علت نامگذاری این بیماری آن است که در مبتلایان به آن خلق و خوی فرد به شدت متغیر است. بیمار در یک لحظه شاد و در لحظهای دیگر عصبی و ناراحت است.
در فاز شیدایی علائمی مانند خوشحالی بیش از حد، بیقراری، تند حرف زدن، تحریکپذیری و افزایش انرژی مشاهده میشود. علائم فاز افسردگی نیز عبارتند از: غمگین بودن، ناامیدی و احساس بیارزش بودن، افزایش نیاز به خواب، افزایش یا کاهش اشتها و تمایل به خودکشی یا اقدام به خودکشی.
روش اصلی برای تشخیص این بیماری مصاحبه بالینی دقیق با متخصصین سلامت روان است. این بیماری به ۴ نوع اختلال بایپولار نوع ۱، اختلال بایپولار نوع ۲، اختلال خلق ادواری و اختلال بایپولار پیش رونده تقسیم میشود.
اگر بیماری درمان نشود علائمی مانند جنون ادواری، پرخاشگری، کمبود خواب، احساس غم و اندوه، نوسانات خلقی، افسردگی و حتی تمایل به خودکشی در فرد ایجاد میشود. اما اگر بیماری سریع تشخیص داده شود پاسخ دهی بیمار به درمان بهتر خواهد بود و کیفیت زندگی وی بهبود پیدا میکند.
برای درمان بیماران مبتلا به این اختلال روانی معمولاً از داروهای تثبیت کننده خلق و خو، داروهای ضد افسردگی و داروهای ضد روانپریشی استفاده میشود.
ارتباط رژیم غذایی و وزن با اختلال دو قطبی
اختلال بایپولار با نوسانات خلقی مشخص میشود. به طوریکه فرد در دورهای به اوج شادی و خوشحالی و در دوره دیگر به اوج افسردگی، غم و اندوه میرسد. به علت وجود این علائم متضاد یافتن یک درمان موثر دشوار است. اخیراً گروهی از دانشمندان استرالیایی، آلمانی و آمریکایی نشان دادند کسانی که رژیم غذاییشان کیفیت بهتری داشته و التهاب کمتری را ایجاد میکند و یا نمایه توده بدنی (BMI) پایینتری دارند به درمانهای انجام شده برای این بیماری بهتر پاسخ میدهند. این نتایج میتواند به خصوص به درمان بهتر فاز افسردگی در این بیماران کمک کند.
در این مطالعه ۱۳۳ نفر شرکت کردند. BMI افراد در ابتدای مطالعه اندازهگیری شد. سپس افسردگی، نحوه عملکرد افراد برای انجام کارهای روزمره و با استفاده از پرسشنامه غذاهایی که معمولاً فرد طی یک سال مصرف میکرد، مشخص گردید. مصرف مقادیر زیاد میوه و سبزی به معنای کیفیت بالای رژیم غذایی (ضدالتهاب) و مصرف زیاد چربی اشباع، کربوهیدرات تصفیه شده و الکل به معنای کیفیت پایین رژیم غذایی (التهابزا) بود. نتایج نشان داد که کیفیت بالای رژیم غذایی و ضدالتهاب بودن آن و یا BMI پایینتر با بهبود پاسخ بیماران به درمان همراه است.
به گفته محققان اگر این نتایج با انجام مطالعات بزرگتر تائید شود لازم است برای درمان بیماران مبتلا به اختلال بایپولار تغذیه و وزن آنها نیز در نظر گرفته شود.
منبع:
Presented at the ECNP Conference in Barcelona, 2018.