به کمک رژیم دکتر فرشچی برای شیردهی دوباره اعتماد به نفسم را بدست آوردم…

  1. خانه
  2. به کمک رژیم دکتر فرشچی برای شیردهی دوباره اعتماد به نفسم را بدست آوردم…
رژیم دکتر فرشچی برای شیردهی
• من امینه نادری هستم، با وزن اولیه ۹۷ کیلوگرم درمدت یک سال و دو ماه ۲۷ کیلوگرم از وزنم را کم کردم.
• به دلیل اینکه دو فرزند کوچک داشتم، فرصت زیادی برای ورزش کردن نداشتم ولی تمام سعی خود را می‌کردم تا اگر فرصتی برای ورزش کردن نمی‌توانستم بگذارم ، حداقل رژیم غذایی‌ام را خوب و درست رعایت کنم.
• زمانی که اضافه وزن داشتم، خیلی تمایل به ارتباط با اطرافیانم نداشتم، دوست نداشتم رفت و آمد کنم، حتی دوست نداشتم برای خودم لباس جدیدی بخرم.
• من بار دوم است که به کلینیک رژیم درمانی نوین مراجعه می‌کنم. بار اول زمانی بود که فرزند اولم به دنیا آمده بود و از آقای دکتر رژیم مخصوص دوران شیردهی گرفتم و موفق شدم در مدت ۱۰ ماه ۳۰ کیلوگرم از وزنم را کم کنم.
• ولی دوباره به دلیل بارداری مجدد افزایش وزن داشتم و اینبار زمانی که دخترم ۶ ماهه شده بود مراجعه کردم.
• بار دوم به دلیل اینکه فرزندم از شیرخشک استفاده می کرد، در مدت زمان طولانی تری نسبت به بار اول وزن کم کردم و این به دلیل دوران شیردهی ام بود که در بار اول داشتم ولی در بار دوم از این فرصت متاسفانه استفاده نکردم و این سختی کاهش وزن را برایم بیشتر کرد.
• خیلی وقت‌ها ناامید می‌شدم ولی آقای دکتر به من امید می‌دادند که نباید نگران باشی چون بالاخره با تلاش این مقاومت‌ها شکسته می‌شود و کاهش وزن انجام می‌گیرد.

• لباس‌هایی داشتم که دوست داشتم مجدد آنها را بپوشم ولی دیگران می‌گفتند دیگر هیچ وقت نمی‌توانی آنها را بپوشی ولی الان خیلی خوشحالم که آنها را استفاده می‌کنم.
• مهمتر از لباس این بود که من مادر دو فرزند بودم ودلم می‌خواست با آنها بازی کنم اما به خاطر وزن بالا این توانایی را نداشتم و از این بابت خیلی ناراحت بودم.
• خیلی ها بودند که مانع رژِیم گرفتنم می‌شدند، می‌گفتند رژیم باعث می‌شود ریزش مو بگیری ، زیر چشمات گود و تیره می‌شود و … اما هیچ کدام از آن اتفاق‌ها برایم نیافتاد.
• من نیز تصورم براین بود که با کم خوردن لاغر خوهم شد ولی متوجه شدم اشتباه می‌کردم و اصلا اینطور نیست که من فکر می‌کردم. یاد گرفتم با درست خوردن و نه کم خوردن، وزن تغییر می‌کند.
• خوشبختانه رژیم طوری چیده شده بود که مجال گرسنگی به من نمی‌داد.
• خیلی وقت‌ها سیر بودم که زمان وعده‌ی بعدی فرا می‌رسید ولی طبق رژیم پیش می‌رفتم و سعی می‌کردم کامل نظم آن‌ها را رعایت کنم.
• من از آقای دکتر تشکر می‌کنم برای دلداری‌هاشون و راهنمایی‌هایی که می‌کردند که اگر ناامید می‌شدم به من امید می‌دادند و من دوباره با امید به تلاشم ادامه می‌دادم.
• و در نهایت از همسرم بسیار تشکر می‌کنم که با وجود مسافت طولانی همراهی ام می‌کردند و بسیار صبورانه پا به پای من برای رسیدن به هدف سلامتی به من کمک کردند.