من بهار سیاران هستم، تازه وارد سن ۴۱ سالگی شده ام و ساکن تهران میباشم.
سال گذشته اواخر تیرماه تازه فرزندم به دنیا آمده بود که وزنم به ۱۰۰ کیلو رسیده بود و روی ۱۰۰ ثابت مانده بودم.
پزشک متخصصی که برای بارداری به ایشون مراجعه میکردم آقای دکتر فرشچی را به من معرفی کردند.
خیلی ها به جای اینکه تشویقم کنند که وزنم را کم کنم، بهم یادآور میشدند که سنم به ۴۰ رسیده است و لازم نیست به فکر لاغری و تناسباندامم باشم.
و یا اینکه نزدیکانم نگران دوران شیردهی بودند و اینکه با رژیم به نوزادم آسیبی وارد نکنم.
من همچنین دچار کمکاری تیروئید بودم و بهم میگفتند که با این بیماری نمیتوانم وزن کم بکنم.
برای یافتن لباس مهمانی دچار مشکل بودم و نمیتوانستم لباس مناسب پیدا کنم.
منزل ما طبقه سوم یک ساختمان بود و آسانسور نداشت، من برای بالا رفتن از پلهها دچار مشکل میشدم مخصوصا زمانی که مادر شده بودم و باید نوزادم را هم با خود حمل میکردم.
هنگام بالا رفتن از پلهها نفس کم میآوردم و باید بعد از طی هر دو پله استراحت میکردم.
اعتماد به نفسم را از دست داده بودم و دوست نداشتم از منزل خارج شوم.
برای نگهداری فرزندم با مشکل رو به رو شده بودم و به خاطر داشتن اضافه وزن نمیتوانستم عکس العملهای سریع داشته باشم.
روابطم محدود شده بود و دچار افسردگی شده بودم.
با دقت کردن به اطرافیانم که رژیم های سریع و فشرده دریافت میکردند و وزنشان کم میشد دریافتم که آنها پس از مدتی به دلیل اینکه خیلی سریع وزن کم کرده بودند، وزنشان بازگشت پیدا میکند و اضافهوزن بیشتر از قبل پیدا میکنند.
وقتی رژیم درمانی نوین به من معرفی شد و من خدمت آقای دکتر رسیدم اولین چیزی که توجه من را به خودش جلب کرد این بود که یک رژیم از پیش نوشته شده را به من ندادند.
اول برایم یک آزمایش کامل نوشتند و من متوجه شدم قندخون، چربی و اوره خونم بالاست و حتی در برخی موارد از مرز عبور کرده است.
آقای دکتر فرشچی اولین چیزی که از من خواستند این بود که به وزنم فکرنکنم و به کیفیت زندگی ام فکر کنم.
یک هفته اول دکتر از من خواستند تا هر کاری که میکنم و هر چیزی که میخورم برایشان بنویسم و من بعد از انجام این کار تازه متوجه شدم چقدر رفتارهای من اشتباه بوده و من باید خودم را اصلاح کنم.
آقای دکتر فرشچی مهمترین کاری که برای من انجام دادند تغییر شیوهی زندگیم بود.
این تغییر شیوه در زندگی سبب شد تا همسرم هم ۱۹ کیلو از وزنشان را کم بکنند.
اعتماد به نفسم بالا رفت و برای خرید لباس دیگر نگران سایز نبودم.
با فرزندم به راحتی بازی میکنم و بالا و پایین میپریم.
گاهی در دوره رژِیم وزنم تغییری نمیکرد و آقای دکتر به من دلگرمی می دادند که دلسرد نشوم و صبوری کنم تا وزنم همان طوری که آرام آرام افزایش پیدا کرده، به حالت قبل برگردد.
اشتباهی که من داشتم این بود که تصور میکردم فقط و فقط کم خوردن روی وزن تاثیرگذار است ولی بعد متوجه شدم استرس، کمخوابی و .. هم تاثیرگذار هستند.
وزن کم کردن من اصلا با تحمل فشار و سختی همراه نبود و این باعث تعجب همه اطرافیانم میشد.
من از قبل هم بیشتر غذا میخوردم اما درست خوردن را یاد گرفتم.
یاد گرفتم هر موقع احساس گرسنگی میکنم سراغ یخچال نروم چون علت گرسنگی گاهی با تشنگی اشتباه گرفته میشود، گاهی به دلیل استرس و کمخوابی است و سعی کردم برای رفع گرسنگی بهترین گزینه را درآن هنگام پیدا کنم
من حالا با وجود اینکه در دوران شیردهی بودم و کمکاری تیروئید داشتم با کمک آقای دکتر و پرسنلشون که همیشه حمایتم کردند توانستم ۳۰ کیلو از وزنم را به راحتی کم کنم وباعث شد تجربه زندگی شادتری را با فرزندم داشته باشم.