سلام
• محمد حسین مشهدیعباد هستم.
• من در مدت ۸ ماه توانستهام ۴۰ کیلو از وزنم را کاهش دهم.
• وتقریبا ۲ سال و نیم از پایان رژیم میگذرد و وزنم همچنان ثابت باقی مانده است.
• با وجود سن کم اما دچار تنگینفس شده بودم که باعث شد نتوانم ورزش کنم و باعث اختلال درانجام فعالیتهای روزمرهام شده بود.
• درناحیه زانوها و مچ پاهایم درد داشتم.
• نمیتوانستم خوب راه بروم و درهنگام بالا رفتن و پایین آمدن از پلهها دچار مشکل میشدم.
• در شرف ابتلا به بیماریهای متابولیک از جمله فشارخون بودم، فشارخونم با وجود سن کمام بالا میرفت.
• از کودکی چاق بودم، هیچوقت نتوانستم لباس دلخواه و مناسب خودم را تهیه کنم.
• بیشترمواقع لباسهای با سایزهای بالا میخریدم و کوتاه میکردم تا بتوانم بپوشم.
• اکنون ولی از خرید لباس لذت میبرم ودیگر نگران این نیستم که لباس مناسب پیدا میکنم یا نه!
• و از اینکه لباسها روی تنم خوشفرم میایستد لذت میبرم.
• وقتی میخواستم ازوسایل نقلیه استفاده کنم هم خیلی اذیت میشدم، مثلا صندلی داخل هواپیما، مخصوصا در پروازهای طولانی بسیار اذیتم میکرد و باید فشار بسیاری را تا رسیدن به مقصد تحمل میکردم و دچار بدن درد میشدم.
• از عدم اعتماد به نفس خیلی اذیت میشدم.
• خیلی وقتها در زنگ ورزش به دوستانم غبطه میخوردم که آنها میتوانند ورزش کنند اما من مجبور بودم فقط بنشینم و نگاهشان کنم و در دل غصه بخورم.
• ولی بعد از کاهشوزن دیگر خبری از این اتفاقات بسیار تلخ نبود.
• به نظرمن همه آدم های چاق تصمیم به رژیم گرفتن و لاغر شدن دارند و دوست دارند وزن کم بکنند اما خود من زمانی تصمیم قطعی برای کاهش وزن گرفتم که دچار بیماریهای روحی و جسمی ناشی از چاقی شده بودم.
• این مشکلات مثل نیروی محرکه عمل کرد تا من شروع به کاهشوزن کنم چون میخواستم مثل بقیه از زندگی لذت ببرم.
• وقتی اولین رژیم را دریافت کردم راستش تعجب کردم.
• مقدار بسیار زیادی موادغذایی در رژیمام گنجانده شده بود که فکر کردم چطور ممکن است با خوردن این همه موادغذایی وزن کم کنم…!
• شروع کردم …
• وقتی ۱۰ کیلو از وزنم کم شد، انگیزهای شد که ادامه دهم و کسی
• نمی توانست جلودار تلاش من شود.
• خاواده و دوستانم حتی آشناهای خانوادگی با دیدن من، اعتماد به نفس شروع رژیم را در خود میدیدند چون دیدند من با وجود آن همه اضافه وزن، وزنم کم شده بود.
• لاغری بهترین اتفاق زندگیام بود.
• من هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی بهبود پیدا کردم.
• نمی دانم اگر به همان روال قبلی زندگی میکردم چه اتفاقاتی منتظر من بود.
• از آقای دکتر بابت همه چیز سپاسگزارم و برایشان آرزوی سلامتی میکنم.