[us_single_image image=”127891″ size=”full” align=”center”]
• فاطمه ذوالقدر هستم.
• ۱۰۰ کیلوگرم بودم که رژیمم را آغاز کردم و الان ۷۰ کیلوگرم هستم.
• بیش از ۳۰ کیلوگرم کاهشوزن داشتم.
• من به پزشکان تغذیهی زیادی مراجعه کردم اما بالاخره با رژیم دکتر فرشچی موفق به کاهشوزن شدم.
• رژیم دکتر فرشچی خیلی برای من خوب بود و به من یاد داد چگونه فرمون زندگی و غذا خوردنام را به دست بگیرم.
• دقیقا مثل رانندگی که وقتی مدتی رانندگی نمیکنی اما روش رانندگی را فراموش هم نمیکنی و باز هم میتوانی برانی و چیزی از رانندگی را از یاد نبردی، من برای همیشه “چگونگی غذا خوردن” را یاد گرفتم.
• زمانی که اضافهوزن داشتم دچار افسردگی شده بودم، وقتی میخواستم وارد فروشگاهی بشوم قبل از ورود میگفتند وارد نشو چون اینجا سایز شما چیزی نداریم. ناراحت و دلگیر میشدم.
• هر جایی نمیتوانستم بروم چون خرید لباس برایم مشکل بود و سایز خودم را سخت پیدا میکردم.
• الان با رسیدن به وزن ایدهآل اعتماد به نفسم خیلی بیشتر شده است و
• هر لباسی که دوست داشته باشم میتوانم بخرم و حس میکنم با رسیدن به وزن پایین به سعادت کامل رسیدم.
• همان طور که قبلا هم نوشتم من به متخصصین زیادی مراجعه کردم و حتی کاهش وزن هم داشتم اما وزنم سریع برمیگشت ولی حالا که نگاه میکنم وزنم ثبات پیدا کرده و همهی اینها به دلیل روشی است که برای غذا خوردن یاد گرفتم.
• من بیماری خاصی نداشتم اما همین که نمیتوانستم راه بروم و شاد باشم بد بود.
• همین که نفس کم میآوردم برای گشت و گذار در پارک و … مجبور بودم روی نیمکت یا زمین ببنشینم خودش مایهی عذابم بود.
• چاقی سختترین بیماری من محسوب میشد.
• اما حالا احساس سبکی میکنم. موقع خرید و پیادهروی دیگر دچار تنگینفس نمیشوم. راحت به همهی کارهایم میرسم و از دست چاقی که خیلی دست و پا گیر بود رها شدمام.
• من اصلا در حین رژیم احساس گرسنگی نمیکردم چون دقیقا مثل آن چیزی که در رژیم گفته شده بود پیش میرفتم.
• دلم میخواست امروزی باشم، امروزی لباس بپوشم و بتوانم از تمام لباسهایی که در فروشگاهها میبینم استفاده کنم و به نظرم لباس پوشیدن و کلا نوع لباس معرف شخصیت آدمهاست.
• چاقی به نظرم یک پدیده قدیمی و کهنه است که من به هیچ عنوان نمیتوانستم با آن کنار بیایم.
• در رژیم دکتر فرشچی به دلیل اینکه سفره باز هست من میتوانستم در کنار خانواده غذا بخورم و مثل آنها باشم و این حس فوقالعادهای است.