-
نویسندهنوشتهها
-
۴ آذر، ۱۳۹۳ در ۰۲:۰۰ #86746f.kashkalaniمشارکت کننده
آیا شما هم برای فرار کردن از احساساتی مانند عصبانیت، ناراحتی، تنهایی، کسالت و افسردگی به خوردن پناه میبرید؟ در این شرایط شاید غذای خاصی هوس نکنید اما در خوردن احساسی غرق شوید و حسابی هلههوله بخورید… نتیجه تکرار این پرخوریها اضافه وزن و چاقی خواهد بود و در این حالت شما به پرخوری احساسی مبتلا هستید.
غذا خوردن احساسی، مصرف بیدلیل و بیش از اندازهی غذاهای پرکالری بدون احساس گرسنگی است. بیشتر اعتیادها میتواند علت احساسی داشته باشد و خوردن هم از این موضوع مستثنی نیست. در این حالت شما به دلیل اینکه از چیزی ناراحت هستید، غذا میخورید. حتی ممکن است به خاطر پرخوری از خودتان متنفر شوید و در یک چرخه معیوب برای رهایی از حس نفرت از خود، دوباره و دوباره غذا بخورید. در این حالت علت غذا خوردن، فیزیولوژیک نیست و بدن واقعاً به غذا نیاز ندارد. هیپوتالاموس پیام نیاز به غذا را نمیفرستد اما فرد در پاسخ به مرکز احساسش، غرق در خوردن میشود.
علت چیست؟
هر ناراحتی روانیای میتواند باعث ایجاد این مشکل شود. علت میتواند فردی یا شغلی مانند از دست دادن شغل، قبول نشدن در یک امتحان، ورشکستگی، مشاجره با یکی از والدین یا هر موقعیت پراسترس دیگر باشد.
بررسیها نشان دادهاند ترشح زیاد کورتیزول (هورمونی که در موقعیتهای پراسترس آزاد میشود) مرکز اشتها در مغز را کنترل میکند و باعث میل و ولع به خوردن غذاهای شور و شیرین در افراد مضطرب میشود.
سیستم عصبی انسان نیز میتواند نقش مهمی در انتخاب نوع، مقدار و زمان غذا خوردن داشته باشد. سیستم عصبی به 2 بخش «سمپاتیک» و «پاراسمپاتیک» تقسیم میشود. سیستم عصبی سمپاتیک بدن را برای مقابله یا فرار آماده میکند در حالی که سیستم عصبی پاراسمپاتیک به بدن اجازه میدهد آرام شود و به حالت آرامش برسد.
وقتی ناراحت هستیم، سیستم عصبی سمپاتیک فعال میشود. این موضوع میتواند تغییرات جسمی در ما ایجاد کند که لازم است از آن پیشگیری کنیم. وقتی سیستم عصبی پاراسمپاتیک که سیستم لذت هم نامیده میشود به راحتی با خوردن، داشتن رابطه زناشویی یا خرید تحریک میشود، افراد برای کاهش احساس نارضایتیشان این کارها را انجام میدهند، بنابراین در چنین حالتی خوردن بیش از رفع گرسنگی، نقش پیشگیری از ناراحتیهای احساسی را دارد.چطور این عادت را ترک کنیم؟
درمان این مشکل با رژیم غذایی، مانند درمان نشانههای یک بیماری بدون توجه به علت آن است. این مشکل به علت نداشتن توانایی درست غذا خوردن نیست بلکه علت آن ناراحتی شما از چاق بودنتان است و در نتیجه چاره آن به جای ورزش و رژیم غذایی، مدیریت احساسات است.
مهارتهای حل مسئله و روشهای مقابله با مشکلات را بیاموزید و بدانید همهچیز میتواند تحت کنترل باشد.
تغییر نگرش، راه درستی برای درمان این مشکل است. وقتی خودباوری وجود داشته باشد، مبارزه با سختیهای زندگی آسان میشود. اعتقادات درونیتان را قوی و فلسفههای ضعیف را بازنگری کنید. از خودتان بپرسید چرا در زندگی احساس ضعف و ناکامی میکنید. یادتان باشد که تغییر نگرش، راهحل این مشکل است.
بهترین راهحلها کدامند؟
* یک دفترچه یادداشت مخصوص خوردن تهیه کنید و رویدادها، مکانها و احساساتی که اشتهایتان را تحریک میکنند، در آن یادداشت کنید.
* با ورزش به جنگ استرس بروید. ورزش باعث میشود بدن اندروفین بیشتری (هورمونی که مسوول احساس لذت است) تولید کند.
دوستان و افراد خانوادهتان را از برنامه کاهش وزنتان باخبر کنید. این کار به شما کمک میکند روی تصمیمتان پابرجا بمانید* برای کاهش اضطراب و ناامیدی، احساساتتان را با فرد عزیز و نزدیکی در میان بگذارید.
* جلوی تلویزیون غذا نخورید چون ممکن است نتوانید علت و زمان رفع گرسنگی را تشخیص دهید.
* آرام غذا بخورید و غذا را خوب بجوید. بدن برای دریافتن پاسخ سیری حداقل 20 دقیقه زمان نیاز دارد.
* دوستان و افراد خانوادهتان را از برنامه کاهش وزنتان باخبر کنید. این کار به شما کمک میکند روی تصمیمتان پابرجا بمانید.
* با دوستان و اطرافیانی که به اهدافشان نرسیدهاند و باعث دلسردیتان میشوند، کمتر مراوده داشته باشید.
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.