-
نویسندهنوشتهها
-
۲۲ آذر، ۱۳۹۰ در ۰۹:۴۸ #71773zahra jamshidiمشارکت کننده
[size=medium][/size][align=justify][size=small]پيشرفت علم و تكنولوژي و در پي آن
ارتقاي سطح، آسايش و آسانتر شدن امور زندگي، باعث شده است انسان به دليل دريافت
بيش از نياز غذا و كاهش فعاليت بدني، در معرض عوارض ناشي از ذخيره مازاد موادغذايي
در بدن به صورت چربي قرار گيرد…[/size]
[/align][align=right][size=small] اين چربي، علاوه بر تغييرات
ظاهري، باعث تحولاتي در بافتهاي مختلف بدن ميشود و بر كميت و كيفيت زندگي فرد
تاثير ميگذارد. بيماريهاي مرتبط با افزايش وزن و چاقي، كيفيت زندگي را پايين
ميآورند و طول عمر را كاهش ميدهند.[/size]
[/align][align=right][size=small]يكي از خطرهاي زندگي كمتحرك،
ابتلا به كبدچرب است. اين بيماري در سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است و
مطالعات بسياري در مورد شيوع آن، نحوه پيدايش، روش ايجاد آسيب، آثار و عوارض ناشي
از آن، درمانهاي موجود و مورد نياز و در نهايت سير بيماري انجام شده
است.[/size]
[/align][align=right]
[align=right][size=small]در حال حاضر كبد چرب، شايعترين
بيماري كبدي است و شيوع آن رو به فزوني دارد. بنا به آمارهاي موجود، بين 30 تا 40
درصد افراد جامعه مبتلا به درجاتي از كبدچرب هستند. افراد چاق بيشتر دچار كبدچرب
ميشوند اما ضرورتي ندارد فرد مبتلا به كبدچرب، حتما چاق باشد. [/size][align=right][size=small]مردان بيشتر به اين بيماري مبتلا
ميشوند اما شيوع آن در زنان هم پس از سن يائسگي بهطور چشمگيري افزايش مييابد.
كساني كه ديابت قندي دارند هم در معرض خطر ابتلا به اين بيماري هستند. [/size][align=right][size=small]با توجه به افزايش ميزان چاقي و
اضافه وزن در بچهها، ابتلاي آنها هم دور از انتظار نيست. كبدچرب، شايعترين علت
بيماري مزمن كبدي در گروه سني نوجوانان و جوانان است و بيتوجهي به بيماري و درمان
مناسب، عوارضي از جمله پيشرفت بيماري به سمت نارسايي كبدي و نياز به پيوند كبد را
به دنبال دارد. [/size][align=right][size=small]اهميت باليني كبدچرب به شيوع آن
در جامعه و سير طبيعي آن بستگي دارد. با توجه به شيوع گسترده اين بيماري در سطح
جهان و ارتباط
قابل توجه آن با مرگومير ناشي از بيماريهاي قلبي – عروقي و
مغزي و در درجه بعدي نارسايي كبدي و بدخيميها، بايد به عنوان يك پديده زاييده
زندگي پيشرفته ماشيني، آن را جدي گرفت و برنامههاي درماني مناسب و برنامههاي
آموزشي گسترده براي پيشگيري از افزايش شيوع آن تدارك ديد. از ديدگاهي ديگر، ميتوان
اين بيماري را نشانهاي از يك اختلال گسترده در سيستم متابوليسم داخلي دانست و آن
را آينهاي از وضعيت عروق داخل بدن در نظر گرفت. همانطور كه چربي در كبد رسوب
ميكند، ميتواند در جدار عروق ديگر بدن از جمله عروق قلبي، مغزي و كليوي هم رسوب
كند و باعث آسيب به اين اعضا شود.[/size][align=right][size=small]كبدچرب براي تبديل به نارسايي كبد
و نياز به پيوند به زمان نسبتا طولاني (حدود 20 تا 30 سال) نياز دارد ولي در قلب يا
مغز، فاصله زماني بين پيدايش تنگي در رگ تا بروز علايمي مانند سكته قلبي يا مغزي
بسيار كوتاه است، بنابراين بايد اين بيماري را هشداري در نظر گرفت و با تغيير در
شيوه زندگي و درمان به موقع، از عوارض آن پيشگيري كرد. [/size][align=right][size=small]ميتوان گفت بيشتر مواقع، با تصحيح روش
زندگي مانند الگوي صحيح غذاخوردن و فعاليت مناسب ميتوان از ابتلا به اين بيماري
پيشگيري كرد.[/size][/align][/align] -
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.