یک فراپژوهش در سال ۱۹۹۹ نتایج ۵ پژوهش غربی را در این زمینه ترکیب کرد. این فراپژوهش، میزان مرگ و میر را اینگونه گزارش کرد(اعداد کوچکتر نشاندهندهی مرگ و میر کمتر است): در بین افراد ماهیخوار ۰٫۸۲، گیاهخواران ۰٫۸۴، گوشتخواران گهگاهی ۰٫۸۴، گوشتخواران منظم و وگانها هم بیشترین میزان مرگ و میر به اندازهی ۱ را داشتند. این مطالعه تعداد مرگها را در هر دسته گزارش کردهاست و انتظار طیفهایی از خطاها را دارد که برای هر نسبت و تنظیماتی که روی دادههای صورت گرفتهاست، ممکن است روی دهد. به هر حال «مرگ و میر کمتر، بسیار بخاطر رواج (به نسبت) کم دخانیات در این گیاهخواران بودهاست.» در دلایل اصلی مرگ که پژوهش شدهاند، تنها یک تفاوت در میزان مرگ و میر به رژیم غذایی نسبت داده میشود که: «گیاهخواران در مقایسه با گیاهخواران به میزان ۲۴٪ مرگ و میر کمتری بر اثر بیماری قلبی ایسکمیک داشتند. و هیچ ارتباطی بین رژیم غذایی گیاهخواری با دیگر دلایل عمدهی مرگ برقرار نشد.»
در «مرگ و میر گیاهخواران بریتانیایی»، نتیجهی مشابهی به دست آمد:«گیاهخواران بریتانیایی مرگ و میر کمتری در مقایسه با مردم عادی دارند. نرخ مرگ آنها مانند افراد غیرگیاهخوار قابل مقایسه(همتراز) با آنهاست که نشان میدهد، بیشتر این برتری میتواند به فاکتورهای سبک زندگی نامربوط به رژیم غذایی نسبت داده شود، مثل رواج کمتر دخانیات و وضعیت اجتماعی، اقتصادی عموما بالای آنها، یا جنبههای رژیم غذایی آنها غیر از پرهیز از گوشت و ماهی.»