هر چه از تراكم عضلات كاسته شود به همان نسبت نياز به انرژي كاهش مييابد. هر چه به شدت گرسنگي ناشي از كاهش دريافت مواد غذايي افزوده شود به همان نسبت شعله زندگي يا ميزان انرژي پايه يا بازال بصورت ملموسي كاهش داده ميشود. افرادي كه به هر علتي به پرخوري، بدخوري، كمخوريهاي مفرط و يا افزايش مصرف انرژي دچار گرديده باشند همواره احساس سردي و يخزدگي مينمايند، يعني افرادي كه به طور مكرر تحت رژيمهاي سخت و كم كالري و عدم تنوع دريافت گروههاي مختلف غذايي قرار دارند در درون آنها بروز قحطي اعلام و مكانيسمهاي دفاعي مختلف فراخواني ميگردند و به هر دليلي اگر مواد غذايي بيشتري در دسترس بدن قرار داده شود و سرشار از مواد مغذي هم باشد برنامههاي تغيير يافته دفاعي حفظ حيات بدون آنكه به ترميم و بازسازي عضلات تحليل يافته و ارگانهاي تهي شده از ذخاير كليدي رو آورد همه انرژيهاي دريافتي را بصورت چربي در بدن براي روز مبادا انباشته ميسازد تا بدين ترتيب جهت تكرار مجدد كمخوريهاي احتمالي، مقادير انرژي لازم را براي دورانهاي طولانيتر در اختيار داشته باشد و از اين رو كماكان در حالت اضطراري خود به كاهش انرژي پايه ادامه ميدهد، گرچه اين تغييرات از فردي به فرد ديگر متفاوت است، ولي آنچه كه مسلم ميباشد درصد قابل توجهي از افراد چاق تحت چنين مكانيسمي قادر نميشوند وزن كاهش داده شده را حفظ نمايند. زيرا در اين گروه از افراد، آنزيمي فعال ميگردد كه انباشتگي ميزان چربيهاي ذخيره شده در سلولهاي چربي را به دهها برابر ظرفيت قبلي ميرساند و همزمان فعاليت و مصرف انرژي عضلات را به يك سوم ظرفيت قبلي تحليل ميدهد.