دمای محیط در هنگام ورزش و فعالیت بدنی، میتواند بر دریافت انرژی تاثیر گذارد. نشان داده شده است که انجام ورزش و فعالیت بدنی هنگام غوطه ور بودن در آب سرد، بر دریافت انرژی در وعده های متعاقب بعدی اثر می گذارد. اما تاثیر دمای محیط بر روی فعالیتهای انجام شونده در خشکی هنوز ناشناخته است و لذا برخی دانشمندان در این زمینه به تحقیق و بررسی پرداخته اند، و برخی شواهد جدید حاکی از آنند که ورزش و پیاده روی در محیط گرم با کاهش اشتها و انرژی دریافتی مرتبط است.
مطالعه ای در این راستا در ژورنال Am J Clin Nutrبه چاپ رسیده است. این مطالعه به بررسی اثرات ورزش در محیط گرم بر روی دریافت انرژی در وعده غذایی بعدی و تعیین غلظت های هورمونهای مرتبط با اشتها پرداخت. این مطالعه با یک طرح تصادفی بر روی ۱۱ مرد شرکت کننده که سه آرمایش تجربی را در حالت ناشتا تکمیل نمودند، انجام شد. که این ۳ آزمایش شامل: ورزش در هوای گرم (۳۶ درجه سانتیگراد)، ورزش در هوای محیط خنثی(۲۵ درجه سانتی گراد) و یک گروه کنترل در حال استراحت (در درمای ۲۵ درجه سانتی گراد) بودند. فعالیت انجام گرفته در آزمایش ها شامل؛ دویدن بر روی تردمیل برای مدت ۴۰ دقیقه با شدتی معادل با ۷۰% O2peak بود. پس از هر آزمایش به شرکت کنندگان صبحانه ای آزاد یا سلف سرویس که از قبل کمیتها و ترکیب غذایی آن مطالعه شده بود، ارائه می شد و شرکت کنندگان آزادانه می توانستند تا هر میزان که مایل هستند از صبحانه میل کنند.
نتایج این مطالعه نشان داد که دریافت انرژی پس از ورزش در گروه ورزش کننده در دمای محیط خنثی، در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود، ولی دریافت انرژی در گروه ورزش در محیط گرم مشابه با گروه کنترل بود. به هنگام محاسبه انرژی مازاد مصرفی حین ورزش؛ دریافت نسبی انرژی طی ورزش، در گروه ورزش کننده در گرما کمتر از گروه کنترل بود. شواهد در کل حاکی از آن بودند که ورزش در محیط گرم با کاهش اشتها و دریافت انرژی در وعده غذایی بعدی همراه است.
نکته عملی:شواهد این مطالعه حاکی از آن بود که ورزش در محیط با دمای خنثی، با افزایش دریافت انرژی در وعده های غذایی بعدی همراه است. درحالیکه ورزش در محیط گرم، کاهش اشتها و دریافت انرژی را به دنبال دارد. لذا برای مثال؛ افراد لاغر و دارای کمبود اشتها باید توجه کنند که ورزش یا پیاده روی در هوای گرم می تواند بر مشکل کاهش اشتها و لاغری آنان بیفراید، و بالعکس آن.
منبع:Am J Clin NutrNovember 2009 vol. 90 no. 5 1215-1221