-
نویسندهنوشتهها
-
۱۱ شهریور، ۱۳۹۱ در ۱۱:۱۷ #73883zahra jamshidiمشارکت کننده
خون مايعي است مثل آب که در تمام بدن ما در حال حرکت است…
خون مثل يک قطار از تونلي به نام سرخرگها ميگذرد و اکسيژن و مواد لازم را به بدن ما ميرساند.
خون مواد کثيف و موادي که به آنها احتياج نداريم را هم از بدن ما ميگيرد و با خودش به جايي ميبرد تا آن را تميز کند. اين کار خون باعث ميشود مريض نشويم و سالم بمانيم. خون اين مواد را از تونلي به اسم سياهرگ ميبرد تا با خون تميز قاطي نشود.
خون با ميکروبهايي که وارد بدن ما ميشوند ميجنگد. اگر زور ميکروبها خيلي کم باشد، ما اصلا نميفهميم که در بدنمان چه اتفاقي ميافتد چون نه درد داريم و نه گرممان ميشود و نه سردمان است.
اما وقتي جنگ سختي بين ميکروبها و خون شروع ميشود، ما هم ميفهميم در بدنمان يک خبرهايي است. بدنمان داغ ميشود و تب ميکنيم يا يخ ميزند و لرز ميکنيم اما نبايد بترسيم چون بدن در حال جنگيدن است و حتما موفق ميشود.
خون حواسش به دماي بدن ما هم است و مواظب است تا نوک انگشتانمان يخ نزند و مغزمان از گرما آتش نگيرد.
وقتي جايي از بدن ما ميبرد يا زخم ميشود، خون بيرون ميريزد اما زود بند ميآيد چون در خون چسبي وجود دارد که وقتي جايي زخم ميشود، دست بچههايش را ميگيرد و مثل يک تور جلوي خون را ميگيرد و به آن ميچسبد و مثل يک ديوار جلوي جايي که زخمي شده ميايستد و نميگذارد تا خون از رگهايمان بيرون بريزد.
اما خون ما اين همه انرژي را براي جنگ از کجا ميآورد؟ خب از غذاهايي که ما ميخوريم؛ مخصوصا ميوه و سبزيها. اگر خوب غذا نخوريم، شير و ماست نخوريم، خون ما ضعيف ميشود و در جنگ شکست ميخورد يا به زور برنده ميشود و ما هم حسابي لاغر و ضعيف ميشويم.
گاهي بعضي از ما احتياج به خون پيدا ميکنيم چون خوني که در بدن ساخته ميشود براي زنده ماندنمان کافي نيست يا به علتي خون زيادي از بدن ما بيرون رفته. براي همين به ما خون تزريق ميکنند.
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.