ارتباط بین میزان حساسیت به انسولین با چاقی و مشکلات مغزی

داشتن یک زندگی سالم در میانسالی می تواند کیفیت بالای زندگی در دوران سالمندی را تضمین کند، به ویژه در دوره کنونی که داروها و روشهای درمانی جدید امکان زندگی طولانی تر را برای مردم فراهم آورده است. به دلیل تاثیر مستقیم حساسیت به انسولین برمتابولیسم و برخی رفتارهای شناختی افراد،  محققان به بررسی رابطه این موضوع با برخی مشکلات مغزی پرداختند.

مطابق با پژوهش های جدید روانشناسان دانشگاه تگزاس، برخی واکنشهای مغزی در افراد چاق به علت اختلال در حساسیت به انسولین، نسبت به افرادی که وزن متناسبی دارند متفاوت می باشد. اما همانطور که می دانیم خوشبختانه میزان حساسیت به انسولین از طریق رژیم غذایی و ورزش قابل اصلاح می باشد.

درراستای پاسخگویی به این سوال که چرا چاقی در میانسالی با افزایش خطر زوال مغزی مرتبط میباشد، پژوهشگران افراد میانسال ۴۰ الی۶۰ ساله را تحت بررسی های خاصی قرار دادند. در طی این بررسی افراد چاق، با وزن نرمال و دارای اضافه وزن همگی مجبور به انجام برخی فعالیت های مشخص ذهنی بودند. نتایج بدست آمده از این بررسی نشان داد واکنشهای مغزی افراد چاق در ناحیه خاصی از مغزشان کمتر از سایرین بوده است.

جالب است بدانید میزان حساسیت به انسولین در افراد چاق کمتر از افراد نرمال و یا دارای اضافه وزن بود و این نشان می دهد که بدن آنها قادر به مصرف گلوکز به اندازه کافی نمی باشد. میزان پایین حساسیت به انسولین، در صورتی که پانکراس قادر به ترشح انسولین اضافی و جبران وضعیت موجود نباشد، می تواند منجر به بیماری دیابت شود.

مطالعه فوق نشان داد اختلال در میزان حساسیت به انسولین که معمولا پیامد چاقی می باشد، واسطه ای بین چاقی در میانسالی و نیز زوال مغزی در دوران پیری است. اندازه گیری انسولین نیز به این دلیل بوده است که انسولین  علاوه بر تنظیم سوخت و ساز بدن در فعالیتهای شناختی و ادراکی نقش مهمی ایفا می نماید.

نکته عملی: با توجه به اینکه چاقی در میانسالی می تواند بر بروز بیماریهای مغزی از جمله زوال مغزی در دوران های پیری تاثیرگذار باشد، توجه به وزن و نیز داشتن و حفظ وزن مناسب باید از اولویت های زندگی افراد میانسال باشد. لذا توصیه میشود با برخورداری از رژیم غذایی مناسب و نیز داشتن فعالیت بدنی کافی سلامت جسمی و مغزی دوران کهن سالی خود را تضمین کنیم.                                    

منبع: obesity,2010;10.1038 

Loading